اگرمن جسم خودرابه حرکت درآورم فکرم نیزچاره ای جز این ندارد.من جسم خودرابه جلسات
می آورم وذهنم به مشارکت ها وتجربیات مراحل مختلف زندگی دیگران گوش میدهد ومن میتوانم ازآنها برای انجام اقدامات لازم استفاده کنم.
وقتی من حرکت میکنم نمیتوانم زیاددر فکرباشم.اگرفکردرستی ازمن تراوش کند قاعدتا باید ازطریق فکروعمل درست باشد.
من منشا اعمال ورفتارگذشته ی خودرادر بیشتر مواقع حسن نیت وخوبی خود میدانستم.اماپس ازآشنایی بااین برنامه دریافتیم که فردی خود محور وبسیار خودخواه بوده ام.
انگیزه های اعمال ورفتارهای من کسب درآمد وتاثیرگذاری درمردم بوده است.
اکنون که میدانم رفتارهای انسانی من نسبت به دیگران دلیلی جز احترام به خود ندارد احساس خوبی دارم.
درباره این سایت