محل تبلیغات شما

  ای کاش مرده بودم! » 
کلام تکراری و آشنای یک افسرده ی در حال عذاب و آن هم با دلایل به ظاهر واقعی. 
تنها چیزی که انتظار داشتیم مردن بود. 
اصرار ما به ادامه زندگی در بهترین شرایط ضعیف بود. 
انحطاط عاطفی، مرگ و آگاهی آزار دهنده از اینکه هیچ چیز هرگز تغییر نمی کند، همیشه وجود داشت. 
امیدی نداشتیم و  زندگی رو به زوال ما معنا و مفهومی نداشت. 

احیای عواطف، روح و سلامت جسمانی ما به طول می انجامد. 
هر چه بیشتر در زندگی، نه صرفاً زنده ماندن تجربه کسب می کنیم، بیشتر درک می کنیم زندگی چقدر گرانبها و لذت بخش می تواند باشد. 
مسافرت، بازی با کودکی خردسال، روابط عاشقانه، گسترش افق های فکری، برقراری روابط از جمله فعالیت های بی پایانی هستند که بیان می کنند: 
من زنده هستم و میخواهم زندگی کنم » 
به دلایل بسیاری برای شادمانی و احساس سپاسگزاری از اینکه از شانس دیگری برخوردار هستیم، پی می بریم. 

 اگر در دوران افسردگی فعال میمردیم، با تلخی و مرارت از بسیاری از لذت های زندگی محروم می شدیم. 
هر روز به خاطر یک روز زندگی دیگر از نیرویی برتر خود سپاسگزاری می کنیم. 

 فقط برای امروز: 
از اینکه زنده هستم، سپاسگزارم. 
امروز کاری را برای سپاسگزاری انجام می دهم. 


خنده بر هر درد بی درمان دواست

چند روزی قفسی ساخته اند از بدنم

برداشت قدم یازدهم

زندگی ,می ,زنده ,سپاسگزاری ,های ,اینکه ,از اینکه ,می کنیم ,زنده ماندن ,ما به ,شادمانی و

مشخصات

آخرین مطالب این وبلاگ

برترین جستجو ها

آخرین جستجو ها

abcharimo شیما نوشت gerhartsisearch biafreelacic الّلهُمَّ صَلِّ عَلی مُحَمَّد وَآلِ مُحَمَّد وَعَجِّل فَرَجَهُم انجام پروژهه ای ایکسل و اکسز lerdifider به سوی خدا comphapoce femetertio