افرادی که افسردگی دارند خطاهای فکریشان به این شکل است در اکثر مواقع احساس تنهایی، بیپناهی ومحرومیت میکنند . آنها احساس میکنند که برای هیچکس در این دنیا مهم نمیباشند.
آنها احساس میکنند که حتی نزدیکترین افراد زندگیشان نیز پاسخگوی نیازهای عاطفی آنها نیستند. آنها باور دارند که هیچکس نگران زندگی و حال آنها نیست.
آنها همواره احساس درک نشدن میکنند. نیازهایشان را به کسی نمیگویند، زیرا باور دارند نیازهای عاطفی و روانیشان برای کسی مهم نمیباشد. آنها باور دارند که حتی اگر نیازهای خود را بگویند نیز کسی به آنها توجهی نمیکند.
از سویی دیگر آنها احساس پوچی و بیمعنایی میکنند. نمیدانند از دیگران و از دنیا چه میخواهند. همواره گمشدهای دارند. معمولا این گمشده میتواند عاشقی باشد که باید روزی بیاید. کسی که میتواند آنها را درک کند و به آنها عشق بورزد. کسی که آنها را برای خودشان میخواهد. اگرچه هیچوقت آنها چنین فردی را نمییابند.
هربار که رابطه جدیدی را شروع میکنند، به هیجان میآیند و گمان میکنند او آن مرد و یا زنی است که او را درک میکند و او را بیقید و شرط دوست دارد، ولکن پس از گذشت مدتی مجدداً ناامید میشود زیرا احساس تنهایی و دلتنگی آنها از درون آنها است و هیچکس نمیتواند احساس تنهایی را در واقعیت از آنها بگیرد.
درباره این سایت